مجموعهرمانهای نهجلدی مومینها برای اولین بار در ایران ترجمه شد و نشر هوپا سه جلد اول آن را با نام «مومیترولها» راهی بازار کرد. این مجموعهی معروف نهتنها بین کودکان جهان که میان بزرگسالان نیز محبوبیت بسیاری دارد. نویسندهی مجموعه خانم تووه یانسونِ سوئدی دارای پیشینهی فکری عمیق فلسفی و هنری است و برای بزرگسالان نیز آثار ارزشمندی خلق کرده. با هم نظر روزنامهی گاردین را دربارهی این مجموعه میخوانیم:
با اینکه برندگان نوبل ادبی تاکنون هفت نفر سوئدیزبان بودهاند، گویا این آکادمی یکی از بهترین و محبوبترین نویسندگان سوئدی جهان، تووه یانسون، را از قلم انداخته است. خانم یانسون را بیشتر برای خلق مجموعهی داستانی مومینها میشناسند، اما آثار دیگر او، که برای مخاطب بزرگسال نوشته شده، نیز حاکی از تیزبینی و چیره دستی او در به تصویر کشیدن مفاهیمی چون عشق و مرگ است. در مقایسه با بیشتر آثار بزرگ حوزهی ادبیات کودک، مجموعهی مومینها توانسته پا را از این گونهی ادبی بسیار فراتر بگذارد. این داستانها برآمده از پیشینهی عمیق هنری و فلسفی نویسندهاند. طرح اولیهی مومینترول، در جریان مشاجرهی آتشین یانسون و برادرش بر سر فلسفهی کانت شکل گرفت. بااینحال، این طرح زمانی به ثمر نشست که کشور دستخوش تهدید و ناامنی گستردهای شده بود. در 1914، یعنی سال تولد نویسنده، فنلاند هنوز بخشی از امپراتوری روسیه بود. درست پس از استقلال، این کشور درگیر یک جنگ داخلی خونبار و پس از آن جنگ دیگری علیه روسیه در 1939-40 شد. در پی آن جنگ جهانی دوم در آلمان رخ داد. ازاینرو، با آنکه اولین کتابهای مومین بیشتر تصویری هستند، حس تهدید و خطر بهوضوح بر تصاویر سایه انداخته است.
نویسندگانِ کمی موفق شدهاند مانند تووه یانسون تصویری صادقانه و صمیمانه از زندگی خانوادگی نشان دهند: مامانمومین نماد بخشندگی و مهربانی است، اما سرزمین مومینها در دل طبیعتی وحشی قرار دارد و سیل و آتش سوزی، شهاب سنگ و گروکهای سرگردان همواره آن را تهدید می کند. مومینترول، تکوتنها، از خواب زمستانی بیدار میشود و در دنیایی تاریک و پوشیده از برف، سرگردان به اینطرف و آنطرف میرود. با خودش فکر میکند: «کاش یک آشنا اینجا بود! کسی که خیلی مرموز نبود و رویهمرفته میشد گفت عادیست...» اما او مجبور است به تنهایی راه خود را در این دنیای عجیب و پررازورمز بیابد.
کدام کتاب کودکی را می شناسید که این همه شخصیت منفی اما دلنشین داشته باشد؟ موجودات توخالی و مغروری چون اسنورکمیدن و مایمبل و سنجاب دمقشنگی که آنقدر روی یخها میپلکد تا بهدست گروک منجمد میشود، اما هنوز هم دست از ستایش دم زیبای خود بر نمیدارد. اسنیف طمعکار و بزدل است، همولن پرافاده و بداخلاق است، توهم خطر فیلی جانک را فلج کرده است، اما همهی آنها دوستداشتنی هستند و همگی میخواهند دوست داشته شوند، حتی گروک ترسناک. بازتاب همین مطلب را میتوان در شیوهی تصویرپردازی فوقالعاده دقیق خانم یانسون از شخصیتهای کتاب نیز مشاهده کرد. تصاویری که این شخصیتها را همزمان مسخره و دوستداشتنی جلوه میدهند. خانم یانسون در جایی مینویسد نوشتن و نقاشیکردن یعنی حذف همه چیز، مگر خطوط درست، از صفحهی کاغذ. همچون شخصیت اما، موش تئاتری که خانوادهی مومین را از سیل نجات میدهد، یانسون به اهمیت زیاد نظم و ترتیب در کار پی برده بود.
شاید شگفتانگیرترین نقطهی قوت کتابهای یانسون را بتوان حضور بسیار نیرومند طبیعت در آنها دانست. به جز چند شهر کوچک، که محل زندگی نگهبانهای مسخرهی پارک و سایر دشمنان زندگی است، مومینها در سرزمینی زندگی میکنند که هیچ شهری در آن نیست. رودخانه، جنگل و بهویژه دریا برای آنها منبع شادی و نشاط فراوان و غیرمنتظره است، اما همزمان موجب ترس و وحشتشان هم میشود. در دنیای مومینها، گل ارزشمندتر از جواهر است، و آبمیوه خوشمزهترین و شفابخشترین اکسیر به شمار میرود. میتوان گفت درهی مومینها در واقع همان دنیای ما است که نویسنده با نگاه تیزبین و دقیق خود آن را در قالبی نو و ناآشنا به ما عرضه کرده است. مومینترول بیباک و مضحک و مهربان، قهرمان همهی دورانها است.