ورود به حساب کاربری
جستجو

مجموعه‌ی وبلاگ خون‌آشام

مرتب سازی

مارکوس در شب جشن‌تولد سیزده‌سالگی‌اش راز وحشتناکی را از زبان مامان و بابایش می‌شنود. آن‌ها نیمه‌خون‌آشام هستند و قرار است مارکوس هم به‌زودی به یک موجود نیمه‌خون‌آشام تبدیل شود. عجب کابوسی!

این راز چه ماجراها که با خودش همراه نمی‌آورد. اما مارکوس همه چیز را فقط‌وفقط می‌تواند با وبلاگش در میان بگذارد.

captcha