کاترین لسکی مدتهاست مجذوب جغدهاست. چندین سال پیش به
تحقیقی گسترده دربارهی این پرندگان و عادتهایشان دست زد. میخواست روزی کتابی
غیرداستانی دربارهی جغدها و با عکسهای شوهرش، کریستوفر نایت بنویسد. اما متوجه
شد این کار بسیار دشوار است چون جغدها موجودات کمرو و شبزی هستند. برای همین
تصمیم گرفت دربارهی دنیای جغدها داستانی خیالی بنویسد. هرچند دنیایی خیالی است که
جغدها در آن حرف میزنند و فکر میکنند و خواب میبینند، میخواست هرچقدر که میتواند
تاریخ طبیعی خودشان را هم در آن بیاورد.
کاترین لسکی کتابهای داستانی و غیرداستانی بسیاری نوشته که
یکی از آنها دوران شهدگیری است و برای آن جایزهی افتخاری نیوبری را برد. سفر
شبانه، برندهی جایزهی کتاب ملی یهود، و ورای زمان سوزان، جزو فهرست
کتابهای برتر کتابخانهی ملی آمریکا برای نوجوانان و همچنین مجموعههای دختران دریا
و گرگهای ماورا از دیگر کتابهای داستانی او هستند. کاترین لسکی برای خدماتش در
ادبیات غیرداستانی جایزهی شیپور طلایی کتاب بوستون و جایزهی کتاب کودک واشینگتونپست
را نیز گرفته است.
لسکی و شوهرش در کمبریج ماساچوست زندگی میکنند.
کتاب های کاترین لسکی
سورن در جنگل تایتو متولد شده است؛ قلمرویی آرام که جغدهای انباری در آن زندگی
میکنند. ولی در دنیای جغدها شرارتی در کمین است، شرارتی که صلح تایتوها را بر هم خواهد زد و مسیر زندگی
سورن را تا ابد تغییر خواهد داد.سورن را اسیر میکنند و به درهای تاریک و مخوف میبرند که به یتیمخانه مشهور
است؛ سورن و دوستش گیلفی میدانند که تنها راه خروج، مسیری رو به بالا است؛
بنابراین برای فرار، باید کاری کنند که تا آنموقع هرگز انجام ندادهاند: آنها باید
پرواز کنند.بهاینترتیب سفری جادویی آغاز میشود. سورن و گیلفی در طول راه با دو جغد
دیگر ملاقات میکنند. این چهار جغد با هم متحد میشوند تا حقیقت را بیابند و از
دنیای جغدها در برابر خطری تصورناپذیر محافظت کنند.
همهچیز با یک رؤیا شروع میشود؛ جستوجویی برای درخت گاهول کبیر، مکانی
افسانهای که هرشب رستهای از جغدها از آنجا اوج میگیرند تا کارهای شریف انجام
دهند. سورن، گیلفی، شفق و حفار امیدوارند آنجا برای جنگیدن با شرارتی که در
قلمروی جغدها ریشه دوانده است، راهی پیدا کنند.سفر طولانی و سخت است. وقتی سورن و دوستانش سرانجام به درخت گاهول کبیر میرسند،
با آزمونهایی روبهرو میشوند که هرگز تصورش را هم نمیکردند. اگر بتوانند از پس
این آزمونها بربیایند، جغدهای گاهول حقیقی خواهند شد؛ جغدهایی صادق، شجاع، عاقل و
درستکار.
از هنگامی که سورن را ربودند و به مدرسهی سنتایگی بردند، برای دیدنِ دوبارهی
خواهرش، اگلانتین، لحظهشماری میکرد. حالا اگلانتین به زندگی سورن برگشته است،
اما او سختیهایی را پشت سر گذاشته که شرحش در کلمات نمیگنجد. ازیلریب، معلم
سورن، نیز ناپدید شده است. در عمق سنگدان سورن، چیزی قدرتمندتر از دانش به او میگوید
که بین این رخدادهای مرموز ارتباطی وجود دارد. برای نجات ازیلریب، سورن باید راهیِ
ماجراجوییِ خطرناکی شود. او در این ماجراجویی با قدرتهایی بسیار خطرناک و عظیم
روبهرو خواهد شد و به حقیقتی پنهان پی خواهد برد؛ حقیقتی که ممکن است قلمروی
جغدها را نابود کند.