ورود به حساب کاربری
جستجو

اندلکا مارتیچ

در سال 1924 میلادی متولد شد. او اهل کرواسی است. در جنگ جهانی دوم پارتیزان بود و به نهضت مقاومت کشورش خدمت می‌کرد. از همان‌موقع نوشتن داستان برای کودکان را شروع کرد. در پایان جنگ، خبرنگار شد. آن روز‌ها سردبیر مجله‌ی کودکانه‌ی «شادی» و مدیر انتشارات «کودکان ما» در شهر زاگرب هم بود. اندلکا کتاب‌های زیادی درباره‌ی جنگ، کودکان و طبیعت نوشته. در این کتاب که اولین بار در سال 1953 منتشر شد، حکایتِ دوستی پسری به نام «ژلیکو» و یک «شوکا» در زمان جنگ را روایت می‌کند. این کتاب در سال 1973، در لهستان، به‌خاطر روایت کودکی با قلم پُربار و نو‌آورانه‌، برنده‌ی جایزه‌ای ارزنده شد.


کتاب های اندلکا مارتیچ

پیرگو و پارتیزان ژلیکو

پیرگو و پارتیزان ژلیکو

«ژلیکو» باید در جنگل و در قرارگاه پارتیزان‌ها که پدرش فرمانده‌ی آن است، بماند. او باید منتظر پایان جنگ باشد تا مادرش که پرستار یک بیمارستان صحرایی‌ست برگردد. یکی از روز‌هایی که ژلیکو لابه‌لای درخت‌ها و درختچه‌های جنگل مشغول بازی است، قرارگاه توسط دشمن بمباران می‌شود. ژلیکو زیر شاخ‌و‌برگ درختچه‌ها پناه می‌گیرد. از ترس چشمانش را می‌‌بندد. دقایقی بعد وقتی اوضاع آرام می‌شود، ژلیکو چشم باز می‌کند و چه می‌بیند؟... یک شوکای کوچولوی خال‌مخالی با چشمان خیس.ژلیکو می‌داند این شوکای زرد کوچولو تنهاست و به مراقبت نیاز دارد. برای همین او را به قرارگاه می‌برد. یاد می‌گیرد به او شیر بدهد و بعد هم اسمش را «پیرگو» می‌گذارد. درست وقتی قرارگاه پارتیزان‌ها دستخوش حوادث جنگ است، داستان‌های پرماجرا و هیجان‌انگیز ژلیکو، پارتیزان کوچک، همراه پیرگو شروع می‌شود. ماجراهایی گاه خنده‌دار، گاه ترسناک...
captcha