انریکه لورنسو میخواست فوتبالیست شود، ولی وقتی در حین طبیعتگردی، کرگدن نشست روی پایش، مجبور شد با فوتبال حرفهای خداحافظی کند. الان گهگداری طراحی و تصویرگری میکند و منتظر است روزی پاهای مسی را بهش پیوند بزنند.
کتاب های انریکه لورنسو
آنها یک تیم فوتبال دبستانی هستند. البته تا قبل از اینکه کسی بخواهد
تیمشان را منحل کند همیشه تهِ تهِ جدول بودند. اما حالا با هم پیمان
بستهاند که تا عمر دارند با هم بازی کنند و هیچچیز از هم جدایشان نکند.
این تازه اول راه است. کلی ماجرا در انتظار این تیم همدل و همراه است که
اگر نخوانید از دستتان رفته.
اتفاق باورنکردنیای برای تهجدولیها افتاده.دعوتشان کردهاند تا توی یک دوره مسابقات بینالمللی با حضور چند تا از بهترین تیمهای نونهالان دنیا شرکت کنند!ولی آیا میشود یک مسابقهی فوتبال را بدون گلزدن بُرد؟ دو تا مسابقه را چی؟ تمام بازیها را چی؟این وسط کاسهای زیر نیمکاسه است.معمای جدیدی برای عشقفوتبالهای سوتوآلتو!
دوباره مدرسهها باز شده و امسال، یک دانشآموزِ جدید آمده توی کلاس.اسمش دِنگوائوست و اهل شهر تیانجین چین است.مخ ریاضی است و بعضیها میگویند میتواند ذهن آدمها را بخواند.و از همه عجیبتر:برای عضویت در تیمِ سوتوآلتو اسم نوشته.غیر از دنگوائو، شش تا دانشآموز دیگر هم ثبتنام کردهاند.ولی فقط نُه نفر میتوانند توی تیم بازی کنند.تازه، سرِ یک شرطبندی مسخره، جایگاه سوتوآلتو توی لیگ نونهالان، بدجور به خطر افتاده.آیا این پایانِ کارِ تهجدولیهای عشقفوتبال است؟
برای نخستین بار در تاریخِ سویالاچیکا،
چهار تیم افسانهای در رقابتهای سال نو به مصاف هم میروند: رئالمادرید،
بارسلونا، اتلتیکومادرید...و سوتوآلتو!و برای نخستین بار در تاریخ فوتبال
نونهالان، فنّاوری چشم شاهین در مسابقات به کار گرفته خواهد شد.اما یکی شهر را پر از دیوارنوشتههایی
کرده که رازهای بازیکنان تیم و مردم شهر را افشا میکنند.آیا هدفش بههمزدن تمرکز بازیکنان است تا
نتوانند توی مسابقات سال نو نتیجه بگیرند؟ولی چهکسی اینهمه چیز راجع به آنها میداند؟
معمای جدیدی برای عشقفوتبالها؟
نمایشگاه بزرگ «گنجینهی مصر باستان» در سِویالاچیکا!کل شهر در این رویداد شرکت میکنند، از جمله اعضای تیم سوتوآلتو.که در قعر جدول گرفتار شده و بهدلیل بیپولی در آستانهی منحلشدن است.ولی در همان روز افتتاحیهی نمایشگاه، اتفاقی عجیب، باورنکردنی و غیرممکن میافتد.باارزشترین جواهر نمایشگاه، جلوی چشم همه به سرقت میرود.آیا این موضوع ارتباطی با مشکلات مالی تیم فوتبال سوتوآلتو دارد؟معمایی جدید برای عشقفوتبالها.
اسم
من سباستین است، مثل پدر و پدربزرگ و پدرجدم.خیلی
مطمئن نیستم، ولی انگار اسم پدرِ پدرجدم هم سباستین بوده.همه
بهم میگویند «سباس».یازده
سالم است و همین الان، ده دوازده تا سرخپوست، سوارِ اسبهایشان، دارند دنبالم میکنند تا پوست از کلهام بکَنند.من
سوار یک دوچرخهی قرمزم.دارم
فرار میکنم.
با تمام قدرت رکاب میزنم.